آزردهخاطرم من از این اتفاقها!
از شایعات و پچپچ پشت اتاقها!
میزد خرد «نهیب» ز «بیداد»ها، ولی
میکرد جان هوای «حجاز» و «عراق»ها!
شیر ژیان بیشهی این خاک مُرد، حیف
تا شد به پا بساط ژن باجناقها!
دیگر به ما رژیم افاقه نمیکند.
چون نسخههای تغذیهدرمان به چاقها!
هر کس در این جهان پی چیزیست، من، ولی
محتاج روی خوب تو زین ارتزاقها!
دلگرم ورد و حقّهی جادوگرم که گفت:
بگذارم آن طلسم به روی اجاقها
رفتی، ولی نرفت زمستان سرد با
تصویر چکمههای تو بر دور ساقها!
از بغض رفتنت نفسم در گلو گرفت
خشکید هم دهان و گلو، هم بزاقها!
وقتی که فهم همره دردست در جهان
یارب! مرا ببر به جهان الاغها*!
«بر ما گذشت نیک و بد امّا تو روزگار
فکری به حال خویش کن» و این سیاقها!
(علی نادری بِنی)
*از این جاندار نباید توقع بالایی داشت برای رعایت قافیه!
توضیح: نهیب و عراق گوشههایی در دستگاه ماهور هستند؛ بیداد گوشهای است در دستگاه همایون و حجاز گوشهای در آواز ابوعطا (دستگاه شور). البته در گذشته حجاز به عنوان دستگاه موسیقی مجزایی از ابوعطا بوده است.
بیت آخر داخل گیومه، تضمین از «عماد خراسانی»ست.
درباره این سایت