مثل «یکی نبود» و «یکی بود» در متل پیچیده شد کلاف تو ای عشق در ازل شیطان فرشته بود و خدا عشق تام بود آدم رسید و عشق به اکراه شد بدل آدم رسید بر سر حوّا که تا کند «تنها زن نمونهی خوشبخت» را مثل! شاید که خواست گندم و سیب و هبوط هم توجیه شکل مساله باشد نه راه حل حالا میان ما و شما غم نشسته است در مرز بین زندگی و مرگِ محتمل غم را بزن کنار و تو لب تر بکن که من از چشمها بگویم و از آن لب و بغل فردا وگرنه سرخَطِ اخبار میشود: عشق انتحار سرخ غزل بود با غزل! (علی منبع
درباره این سایت